فقر همه جا سر میکشد .......
فقر ، گرسنگی نیست ، عریانی هم نیست
فقر ، چیزی را " نداشتن " است ، ولی ، آن چیز پول نیست ..... طلا و غذا نیست
فقر ، همان گرد و خاکی است که بر کتابهای فروش نرفتهی یک کتابفروشی می نشیند ....
فقر ، تیغه های برنده ماشین بازیافت است ، که روزنامه های برگشتی را خرد میکند .....
فقر ، کتیبهی سه هزار ساله ای است که روی آن یادگاری نوشته اند .....
فقر ، پوست موزی است که از پنجره یک اتومبیل به خیابان انداخته میشود .....
فقر ، همه جا سر میکشد ........
فقر ، شب را " بی غذا " سر کردن نیست … …
فقر ، روز را " بی اندیشه" سر کردن است
[ پنج شنبه 90/11/20 ] [ 12:41 عصر ] [ mohammad ghasem ]