دوازدهمین نشست «کتاب‌خوان» روز دوشنبه 15 شهریور با حضور تعدادی از اعضای این کتابخانه و علاقه‌مندان کتاب و کتابخوانی در بخش نشریات کتابخانه دکتر امینی در شهرستان شهرضا برگزار شد.

این نشست با معرفی 6 کتاب، که در ادامه به مرور اجمالی آنها می پردازیم، به کار خود خاتمه داد.

کتاب عزت نفس سالم نوشته دکتر ملانی بازارت ترجمه الهام آرام نیا ارائه دهنده گل اندام فرهمندی (مسئول کتابخانه)

این کتاب در مورد عزت نفس و ارتباط والدین با کودک می باشد. ابتدا تعریفی از عزت نفس سالم ارائه شده است و بعد خصوصیات کودکان با عزت نفس بالا و مشکلاتی که کودکان با عزت نفس پایین دارند، بیان گردیده است. 42 راهبرد برای این که کودکان دارای عزت نفس بالا شوند آورده شده و در مورد هر کدام توضیحاتی داده شده است. از جمله: فرزندتان را بدون قید و شرط دوست بدارید. با فرزندتان با احترام رفتار کنید. اغلب اوقات نام فرزندتان را به کار ببرید. هر روز برای فرزندتان کتاب بخوانید.

کتاب اشکانه نوشته ابراهیم حسن بیگی توسط خانم سلیمه دهقانزاد معرفی گردید.

این رمان در مورد دختری است به نام اشکانه که با یک مرد قطع نخاعی که رزمنده جنگ است ازدواج می کند. اشکانه و سید حسن قبل از جنگ و زخمی شدن سید حسن، در دانشگاه با هم آشنا می شوند و عشق در دل آنها جوانه می زند. سید حسن به جنگ رفته و قطع نخاع می شود. اشکانه با تمام مخالفتهای اطرافیان و حتی خودِ سید حسن، در حالیکه سید حسن قطع نخاع شده است، با وی ازدواج می کند و زندگی عاشقانه ای را شروع می کند. و در این راه سختی های زیادی را متحمل می شود، ولی همچنان سید حسن را عاشقانه دوست دارد و با وی زندگی می کند.

   کتاب کوری نوشته ژوزه ساراماگو ترجمه کیومرث صابری توسط خانم راضیه بزرگمهر معرفی شد.

در پشت چراغ قرمز ، راننده ی اتومبیلی ناگهان کور می شود . این مرد به کوری عجیبی دچار شده ،‌یعنی همه چیز را سفید می بیند. مرد دیگری او را به خانه اش می رساند، اما این مرد، اتومبیلِ این کور را می دزدد . همسرفردی که ابتدا کور شده است، او را پیش چشم پزشک برده و دزد اتومبیل و چشم پزشک هم به همین ترتیب کور می شوند.  اما علت کوری کشف نمی شود. مسئولین برای جلوگیری از سرایت آن، کورها و نزدیکانشان را در ساختمان تیمارستانی قرنطینه می کنند ،  اما روز به روز تعداد کورها بیشتر می شود . همسر چشم پزشک کور نمی شود ، اما خودش را به کوری می زند تا از همسرش جدا نشود ، او تنها کسی است که تا پایان داستان بیناست . در قرنطینه چه بلاهایی که بر سر کورها نمی آید . همسر چشم پزشک از رفتارها و مصیبت های آن ها گزارش عبرت‌انگیزی می دهد. بالاخره همان کسی که نخستین بار کور شده بود و در این گروه بود به طور ناگهانی بینا می شود و دیگران نیز یکی یکی با شادی فریاد می زنند که می بینند و در شهر این فریادها شنیده می شود. کوری مورد نظر ساراماگو کوری معنوی است. سازماندهی و قانونمندی و رفتار عاقلانه خود به نوعی آغاز بینایی است

کتاب قدرت دعا نوشته کاترین پاندر توسط خانم شاهنظری معرفی گردید.

این کتاب در مورد دعا کردن و روش های ساده دعا کردن که می تواند نتایج خوبی داشته باشد، است. هنگامی که دعا می کنید و از خدا چیزی می خواهید فکرتان عوض می شود و در نتیجه جهان تان نیز تغییر می کند. مولف در این کتاب می گوید دعا کردن مختص کشیشان نیست افرادی که دعا نمی کنند کسانی هستند که به سوی زندگی راکد، بی فروغ، لبریز از مشکل و مستعد شکست سوق می یابند. 

کتاب هبوط در کویر نوشته علی شریعتی توسط خانم  ذوالفقاری معرفی گردید.

این کتاب دارای سه بخش است: هبوط یا داستان خلقت دست نوشته ای است که در سال 1348 به رشته تحریر درآمده است. کویر، نیز دستنوشته ای است که احتمالاً در سال 1347 نگارش یافته است. بخش سوم ضمیمه ها است که شامل قسمتهای زیر است. الف: توضیحی درباره سرود آفرینش،ب. توتم پرستی . این کتاب دارای محتوای ارزشمند و متن بسیار زیبا می باشد:  قسمتی از متن کتاب: دوست داشتن از عشق برتر است. عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی. اما دوست داشتن پیوندی خودآگاه و از روی بصیرت روشن و زلال. عشق در دریا غرق شدن است و دوست داشتن در دریا شنا کردن.

کتاب دشت بان نوشته احمد دهقان توسط فرخ زاد معرفی گردید.

این کتاب، داستان یک خانواده روستایی است که پدر و پدربزرگ این خانواده دشت بان بودند. آنها در نزدیکی قصر شیرین زندگی می‌کنند، اما با شروع جنگ، کوچ مردم آغاز می‌شود. ناصر و خانواده‌اش نیز به ناچار با مردم همراه می‌شوند. اما با بستن جاده توسط دشمن، آنها به یکی از دره‌های اطراف می‌گریزند و در غاری مستقر می‌شوند. پدر خانواده، برای کمک به شهر می‌رود و ناصر و خواهرش «گلنار» و مادر و پدربزرگش با آنها می‌مانند. پس از چند روز پدر زخمی بازمی‌گردد. بعد از وقوع اتفاقاتی، آنها مدتی، در طبیعت به جدال با دشمن می‌پردازند، تا این که در یک شب سرد و توفانی که مجبور بودند از میان صخره‌ها بگذرند، «زری»، دختری که تازه به گروهشان ملحق شده بود، در دره سقوط می‌کند و در پی آن اتفاقاتی رخ می‌دهد. نویسنده در مورد کتابش می گوید: دشت بان روایت تلاش آدمها برای زنده ماندن است. آدمهایی که از یک طرف با طبیعت مبارزه می کنند تا زنده بمانند و از یک طرف با دشمن.